کهکشان ها ، جزاير آسمان





مسائل مربوط به ساختار و مبدأ و انتهاي عالم ، بشر را از روزگاران قديم به خود مشغول داشته است . حتي فلاسفه و منجمان تمدن هاي بابل و يونان نيز سعي داشته اند به اين سؤال هاي اساسي پاسخ دهند . در تاريخ علوم عقلي در اروپا نيز مسئله ي ساختار عالم ، نقش مهمي را بازي کرده است . مهم ترين قدم را در سير تکامل اين علم، «انقلاب کوپرنيکي »داشته است که به منزله ي ختم و پايان دوره ي تصور «زمين مرکزي » (1) بود . پس از آن ، معلوم شد که خورشيد نيز فقط يک ستاره از بي شمار ستارگان ديگر است که اين خود ، نقطه ي پايان دوره ي «خورشيد مرکزي »(2) بوده است .
در قرن 19 ميلادي بود که سؤال هاي مربوط به ساختار عالم به سبب پيشرفت نجوم و فناوري آن، شکل ملموس تري به خودگرفت . آيا بايد عالم را با کهکشان ما که به تنهايي به صورت يک جزيره ي کوچک است و در کيهان (3) بي انتها غوطه ور است ، يکي بدانيم ؟ يا اين که جهان، مملو از کهکشان هاي ديگري نظير کهکشان خود ما (کهکشان راه شيري) است و ستارگان ، تا بي نهايت ادامه دارند؟ اين برهه ي زماني در تاريخ فضا را « دوره ي کيهاني» ناميده اند .
کهکشان ها بزرگترين قطعات جهان هستند . آنها بزرگ ترين اشياي حاوي ستاره ها ، گاز و گردوغباري هستند که مي توانند در ديد يک تلسکوپ قرار گيرند. کهکشان ما که زمين در آن قرار دارد ، شامل يکصد ميليارد ستاره است و کهکشان هاي ديگري که در فضاي آن سوي مي توان مشاهده کرد، حتي ستاره هاي بيشتري دارند .

انواع کهکشان ها

وقتي که به جهان نگاه مي کنيم ، معمولا آن را جهان کهکشان ها تصور مي کنيم . ادوين هابل که در مطالعه کهکشان بر اساس ظاهر آنها پيش قدم بوده است ، کهکشان ها را در سه رده ي بزرگ ، تقسيم بندي کرده است : بيضوي ، مارپيچي، و نامنظم .
اکنون از ميان «اطلس کهکشان ها» ي هابل ، اين سه نوع کهکشان را شرح مي دهيم :
1- کهکشان هاي بيضوي : که شکل يک کره ي يخ را دارند که در آسمان به صورت قرص هاي بيضوي شکل ديده مي شوند . توزيع نور در آنها يکنواخت است و درخشندگي آنها از مرکز به سمت بيرون ، کاهش مي يابد .
2- کهکشان هاي مارپيچي :که داراي بازوهاي مارپيچي شکل هستند و معمولا دو بازوي متقارن دارند ، درست شبيه دو عدد 6 و 9 انگليسي که بر روي هم افتاده يا بر روي هم تايپ شده باشند .
3- کهکشان هاي نامنظم :که هيچ ساختار متقارن يا عادي اي ندارند .

خوشه هاي کهکشاني

اغلب کهکشان ها و شايد همه ي آنها ، اعضاي يک خوشه هستند . کهکشان راه شيري، يکي از اعضاي برجسته و مشخص «گروه محلي » کهکشان هاست که خودش نيز بخشي از يک خوشه ي کهکشاني است . خوشه هاي کهکشاني ، ساختارهايي بزرگ تر از کهکشان ها هستند که از کهکشان ها تشکيل شده اند. يک خوشه ي غني ، بيش از پنجاه کهکشان را در خود دارند . خوشه ها به دو گروه ، تقسيم بندي مي شوند : منظم و نامنظم . خوشه هاي منظم ، سيستم هايي بزرگي با تقارن کروني و تراکم مرکزي زياد هستند . تقريبا تمام اعضاي خوشه ها ، کهکشان هاي بيضوي و يا مارپيچي هستند، در حالي که درخوشه هاي نامنظم، ترکيبي از همه ي انواع کهکشا ن ها به چشم مي خورد . در ميان خوشه هاي نامنظم ، کهکشان هايي به صورت گروه وجود دارند که به آنها گروه هاي کوچک کهکشاني مي گوييم . يکي از اين گروه ها، «گروه محلي» است که کهکشان ما جزئي از آن است .

کهکشان راه شيري

منظومه شمسي ما در يک کهکشان مارپيچي چرخنده واقع شده است که آن را با نام کهکشان «راه شيري» مي شناسيم و خورشيد، يکي از ستارگان بي شمار آن است . هنگامي که از محدوده ي شهر ها که توسط نور شهر روشن شده است خارج مي شويم ، مي توانيم يک نوار نامنظم از نور پراکنده به پهناي تقريبي ده درجه را مشاهده کنيم که تقريبا به صورت يک دايره ي بزرگ ، کره ي آسماني را احاطه مي کند . ما اين نوار را «راه شيري » مي ناميم .
کهکشان ما منظومه ي عظيمي از ستارگان ، گاز و غبار است . اين کهکشان ، شبيه به يک تخم مرغ آب پز است که بخش مرکزي آن، متشکل از يک کره ي مسطح از ستارگان (شبيه به زرده ي تخم مرغ ) است که يک صفحه ي نازک از ستارگان (شبيه به سفيده ي تخم مرغ )، آن را در ميان گرفته است . قطرکهکشان ها در سرتاسر اين صفحه ي نازک ، تقريبا يکصد هزار سال نوري است ؛ اما اخيرا تخمين زده شده که شايد کمتر از اين باشد . در کهکشان ما مقدار گاز و همچنين مقدار معيني از مواد جامد ريز به نام «غبار بين ستاره اي » وجود دارد که با ايجاد «مه ميان ستاره اي» رويت نور ستارگان بسيار دور دست را دشوار مي کند، به طوري که ما قادر نيستيم مرکز کهکشان را ببينيم .
کهکشان ما حول محوري مي گردد که عمود بر قرص است و از مرکز کهکشان عبور مي کند . ستارگان و مواد نزديک تر به مرکز، در مدتي کوتاه تر از مواد و ستارگان دورتر از مرکز، به دور خود مي چرخند و خورشيد و ستارگان مجاور به آن در مسيري دايره اي شکل به دور مرکز کهکشان ، حرکت مي کنند و 225 ميليون سال طول مي کشد تا يک دور کامل بزنند که اين مدت را گاهي «سال کيهاني» مي گويند . اين به اين معناست که خورشيد منظومه ي ما با سرعت 250 ميليون کيلومتر در ثانيه ، کهکشان را دور مي زند و خورشيد نيز ثابت نيست .

رويت کهکشان ها

رويت کهکشان ها تا آن جايي امکان پذير است که با توجه به فاصله ي زياد آنها تلسکوپ هاي بزرگ ، قادر به ديدن آنها باشند . مثلا کهکشان 295- 3c بيش از 5000 ميليون سال نوري از ما فاصله دارد. پس نوري که ما در حال حاضر از آن دريافت مي کنيم ، قبل از به وجود آمدن زمين از آن به طرف ما گسيل شده است ؛ ولي ...

آيا ما در مرکز جهان هستيم ؟

آيا ما در مرکز جهان هستيم ؟ چون همه ي کهکشان ها در هر جهتي در حال دور شدن از ما هستند، در نگاه اول ، چنين به نظر مي رسد که ما در مرکز جهان هستم ؛ اما فرق نمي کند که روي کدام کهکشان باشيم ؛ زيرا روي هر کهکشاني ديگر باشيم، باز آن کهکشان را مرکز جهان خواهيم پنداشت . اين به دليل آن است که هر کهکشاني در حال دور شدن از کهکشان ديگر است و هيچ کهکشاني ثابت نيست .
به سادگي نمي توان گفت که آيا در مرکز جهان قرار داريم و يا اصلا آيا مرکزي وجود دارد يا نه ، و يا اين که جهان چه قدر وسعت دارد . با پيشرفت فناوري، کهکشان هاي بيشتري رصد مي شوند و نمي توان در مورد وسعت جهان، حدسي زد. هنوز از فضا و آسمان ، چيزهاي زيادي است که جواب آنها را نمي دانيم و هر چه علم و فناوري، پيشرفت مي کند ، وسعت ديد ما به جهان هم زياد مي شود و بشر، بيشتر به جهل خود درباره ي نظام هستي وآفرينش پي مي برد .

پی نوشت ها:

1- زمين مرکزي : دوره اي که در آن تصور مي شد که تمام عالم و خورشيد به دور زمين در حال حرکت و گردش هستند .
2- خورشيد مرکزي : دوره اي بعد از دوره ي «زمين مرکزي» که تصور مي شد خورشيد ، مرکز عالم است و تمام ستارگان و سيارات به دور آن مي چرخند .
3- کيهان : کل جهان و نظام عالم را که کهکشان ها و سحابي ها و ستارگان و... است ،کيهان گويند .

1-نجوم به زبان ساده، مايردگاني، ترجمه محمد رضا خواجه پور.
2-اخير فيزيک نسبيتي ، رومن ، هانه روله سکسل ، ترجمه : رضا منصوري .
3- نجوم و اختر فيزيک مقدماتي ، زيليک و اسميت ترجمه :جمشيد قنبري و تقي عدالتي ،ج2 .
4- يکصد و هشتاد و شش پرسش و پاسخ نجومي ، آين نيکلسون ، ترجمه : عبدالمهدي رياضي
منبع: نشريه حديث زندگي